نوروز یعنی روز به وقوع پیوستن اتفاقی بزرگ
نوروز ، یعنی روز نو . در روایات ما - بخصوص همان روایت معروفِ «معلّیبنخنیس» - به این نکته توجّه شده است . معلّیبنخنیس که یکی از رُوات برجستهی اصحاب است و به نظر ما «ثقه» است ، جزو شخصیتهای برجسته و صاحب راز خاندان پیغمبر محسوب میشود . او در کنار امام صادق علیه الصّلاة والسّلام زندگی خود را گذرانده و بعد هم به شهادت رسیده است . معلّیبنخنیس - با این خصوصیات - خدمت حضرت میرود ؛ اتفاقاً روز «نوروز» بوده است - در تعبیرات عربی ، «نوروز» را تعریب میکنند و «نیروز» میگویند حضرت به او میفرمایند : «أتدری ما النیروز؟» (۱) آیا میدانی نوروز چیست؟
بعضی خیال میکنند که حضرت در این روایت ، تاریخ بیان کرده است ! که
در این روز ، هبوط آدم اتّفاق افتاد ، قضیهی نوح اتّفاق افتاد ، ولایت
امیرالمؤمنین علیه السّلام اتّفاق افتاد و چه و چه . برداشت من از این روایت ، این
نیست . من این طور میفهمم که حضرت ، «روز نو» را معنا میکنند . منظور این است :
امروز را که مردم ، «نوروز» گذاشتهاند ، یعنی روزِ نو ! روزِ نو یعنی چه ؟ همهی
روزهای خدا مثل هم است ؛ کدام روز میتواند «نو» باشد؟
شرط دارد . روزی که در آن اتّفاق بزرگی افتاده باشد ، نوروز است .
روزی که شما در آن بتوانید اتّفاق بزرگی را محقَّق کنید ، نوروز است . بعد ، خود
حضرت مثال میزنند و میفرمایند : آن روزی که جناب آدم و حوّا ، پا بر روی زمین
گذاشتند ، نوروز بود ؛ برای بنی آدم و نوع بشر ، روز نویی بود . روزی که حضرت نوح
- بعد از توفان عالمگیر - کشتی خود را به ساحل نجات رساند ، «نوروز» است ؛ روز
نویی است و داستان تازهای در زندگی بشر آغاز شده است . روزی که قرآن بر پیغمبر
نازل شد ، روز نویی برای بشریت است - حقیقت قضیه همین است ؛ روزی که قرآن برای بشر
نازل میشود ، مقطعی در تاریخ است که برای انسانها روز نو است - روزی هم که
امیرالمؤمنین علیهالسّلام به ولایت انتخاب شد، روز نو است .
اینها همه ، «نوروز» است ؛ چه از لحاظ تاریخ شمسی ، با اوّلِ ماه
«حَمَل» مطابق باشد یا نباشد . این نیست که حضرت بخواهند بفرمایند که این قضایا ،
روز اوّلِ «حَمَل» - روز اوّلِ فروردین - اتّفاق افتاده است ؛ نخیر . بحث این است
که هر روزی که این طور خصوصیاتی در آن اتّفاق بیفتد، روز نو و «نوروز» است ؛ چه
اوّل فروردین ، چه هر روز دیگری از اوقات سال باشد .
امام خامنه ای 1377/01/01 بیانات در دیدار زائرین حرم مطهر رضوی
۱) عوالیاللآلی، ابن ابی جمهور احسائی ج 3 ص 41. مستدرک الوسائل، محدث نوری، ج 6، ص 352 . بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج 56 ، ص91
روایت و ترجمه آن در ادامه مطلب
« قال دخلت على أبی عبد الله ع فی صبیحة یوم النیروز فقال یا معلى أ تعرف هذا
الیوم قلت لا و لکنه یوم یعظمه العجم و تتبارک فیه قال کلا و البیت العتیق الذی
ببطن مکة ما هذا الیوم إلا لأمر قدیم أفسره لک حتى تعلمه فقلت لعلمی هذا من عندک
أحب إلی من أن أعیش أبدا و یهلک الله أعداءکم قال یا معلى یوم النیروز و هو الیوم
الذی أخذ الله فیه میثاق العباد أن یعبدوه و لا یشرکوا به شیئا و أن یدینوا فیه
برسله و حججه و أولیائه و هو أول یوم طلعت فیه الشمس و هبت فیه الریاح اللواقح و
خلقت فیه زهرة الأرض و هو الیوم الذی استوت فیه سفینة نوح على الجودی و هو الیوم
الذی أحیا الله فیه القوم الذین خرجوا من دیارهم و هم ألوف حذر الموت فقال لهم
الله موتوا ثم أحیاهم و هو الیوم الذی هبط فیه جبرئیل على النبی ص و هو الیوم الذی
کسر فیه إبراهیم أصنام قومه و هو الیوم الذی حمل فیه رسول الله ص أمیر المؤمنین ع
على منکبیه حتى رمى أصنام قریش من فوق بیت الحرام فهشمها »
ترجمه:
و همچنین از معلی
روایت شده است که در صبح روز نوروز بر امام صادق (ع) وارد شدم و گفت : ای معلی آیا
این روز را می شناسی ؟ گفتم نه اما روزی است که ایرانیان آن را بزرگ می دارند و در
آن به همدیگر تبریک می گویند گفت نه و قسم به کعبه در شهر مکه این روز جز برای
کاری قدیم و دیرینه نیست که برای تو بیان و آشکار می کنم پس گفتم دانشی اینگونه از
جانب شما نزد من ، از اینکه جاودانه باشم دوست داشتنی تر است و خداوند دشمنان شما
را نابود گرداند . گفت ای معلی روز نوروز روزی است که خداوند از بندگان پیمان گرفت
که او را بپرستند و چیزی را برای او شریک قرار ندهند و پیرو آیین فرستادگان و حجت
ها و دوستانش باشند و آن روز اولین روزی است که خورشید طلوع کرد و بادهای
بارورکننده وزیدند و شکوفه و گل های زمین آفریده شد و آن روزی است که کشتی نوح بر
کوه جودی قرار گرفت و آن روزی است که خداوند در آن مردمانی که تعدادشان به هزاران
نفر می رسید و از ترس مرگ از خانه هایشان خارج شده بودند زنده گردانید پس خداوند
به آنان فرمود بمیرید سپس آنان را زنده کرد و آن روزی است که جبرئیل بر پیامبر (ص)
فرود آمد و آن روزی است که حضرت ابراهیم (ع) بت های قوم خود را شکست و آن روزی است
که رسول خدا (ص) امام علی (ع) را بر شانه های خود نشاند تا اینکه بت های قریش را
از بالای خانه خدا پرت کرد و آنان را شکست .